محمدرضا هنرمند کارگردان اینکار بود که به خوبی توانست مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بنشاند. از این کارگردان دوشنبهها مجموعه «آشپزباشی» پخش میشود که این روزها حسابی طرفدار پیدا کردهاست و البته فضای متفاوتی هم نسبت به «زیر تیغ» دارد.
داستان از یک اتفاق ساده شروع میشود. مینو و اکبر زوج موفقی هستند که با هم یک رستوران معروف را مدیریت میکنند. این دو از ابتدا کارشان را با رستورانی در زیرپله شروع کردهاند و امروز بعد از گذشت 28 سال یک زوج موفق هم در کار و هم در زندگیشان هستند. اما مصاحبه مینو با تلویزیون و اعلام اینکه او مدیر این رستوران است منجر به سوءتفاهمی میشود که زندگی این دو نفر را مختل میکندو...
خلاصه داستان گواه این است که قرار است این سوءتفاهمها فضای کمدی و طنزی ایجاد کند. دعوای زن و شوهری که تا پیش از این فضای خوبی باهم داشتهاند، خود به خود انرژی لازم برای ایجاد این فضا را دارد، حالا اضافه کنید، سادگی دایی جان و روحیات متفاوت چهار فرزند خانواده که هرکدام ویژگی خودشان را دارند.
اگر از اول این سریال را دنبال کرده باشید، ریتم کند و کشدار« آشپزباشی» و نشان دادن تمام جزئیات مثل سرک کشیدن اکبر در تمام رستوران و گیر دادن او به همه چیز، ممکن است خسته کننده بوده باشد. اما بعد از مدتی این ریتم کند جای خود را به ریتمی مناسبتر داد؛ هر چند که هنوز ریتم کار، خستهکننده است. اما در کنار این ریتم مواردی مانند آشپزی، آموزش و تزیین غذا هم هست که باعث میشود این ریتم کند کمتر نمود پیدا کند. گرچه دعواهای این زن و شوهر بیشتر به لجبازی کودکانه شبیه است اما چون از ابتدا اساس بر این موضوع گذاشته شده مخاطب داستان را میپذیرد، خصوصاً که پرویز پرستویی در نقش اکبر و فاطمه معتمدآریا در نقش مینوبه خوبی از پس نقش برآمدهاند. در کنار این زوج، اضافه کنید نگرانیهای بچهها را از دعوای پدر و مادرشان تا این دعوا طبیعیتر نشان داده شود.